نویسنده: هادی خسروشاهی



 
سازمان جهاد اسلامی با انجام عملیات سال های 1986 و 1987، در ایجاد انتفاضه نقش عمده ای ایفا کرد. این امر، با خرسندی و هم سویی نیروهای دیگر و عموم مردم مسلمان فلسطین مواجه شد؛ زیرا بر سیاست صبر و انتظار دیگران خط بطلان می کشید. جهاد اسلامی با صدور بیانیه ها و چاپ نشریات متعدد(1)مردم فلسطین را به شرکت در انتفاضه و انجام اعتصاب دعوت می کرد.
سازمان اخوان، عملاً دو ماه پس از آغاز انتفاضه در آن شرکت جست، در اینجا، آنچه شایان توجه می باشد، تحولی است که در استراتژی آن پدید آمد. در استراتژی اخوان،‌ طی مرحله پیشین، فراخوان برقراری جامعه اسلامی، حتی بدون توجه به مسئله آزادسازی فلسطین، در تقدم قرار داشت. اما منشور- مرامنامه- جنبش مقاومت اسلامی که در خلال انتفاضه به نام « حماس» خوانده شده است، بر دگرگونی مهم در این استراتژی تأکید دارد، بویژه در آنچه به مسئله جهاد علیه اشغال مربوط می شود(به ماده 12 و 13 مرامنامه حماس رجوع شود. ترجمه کامل مرامنامه حماس در کتاب دوم ما، انتفاضه: حماس و جهاد اسلامی آمده است).
شایان ذکر است که هم سویی عموم مردم با نیروهای اسلامی و انتفاضه، به انزوای دیگران بیش از پیش دامن می زد؛ بویژه سازمان سنتی اخوان که مدتهای طولانی از صحنه مبارزات رهایی بخش به دور مانده بود. این امر، به بروز جدال و بحث در رهبری اخوان انجامید. بویژه که بسیاری از عناصر مذهبی به فعالیتهای انتفاضه پیوسته و به صورت نیروی محرکه آن درآمدند. این امر، عملاً علت اصلی اعلام تشکیل جنبش حماس و آغاز اعلام تحرک و اقدام علیه اشغال بود. این تغییر در استراتژی از دو عامل نشئت می گیرد:
1. نمایاندن ماهیت انقلابی حرکت اخوان و مشارکت با سایر نیروهای موجود در انتفاضه در سرزمین اشغالی، جهت محو موضع منفی ای که این نیرو بدان متهم می شد.
2. بیم از انزوای سیاسی کامل و ظهور جهاد اسلامی به عنوان تنها نیروی اسلامی- انقلابی رقیب!
بررسی وضعیت نیروهای اسلامی در انتفاضه نتایج زیر را به دست می دهد:
1. اوج گیری فعالیت هریک از جنبشهای: اخوان المسلمین(حماس) و جهاد اسلامی به اوج گیری جریان اسلامی، به طور اعم، مرتبط است که آن نیز به نوبه خود امتدادی است از جریان اسلامی در جهان عرب و در تمام جهان اسلامی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به وجود آمده است.
2. جریان اسلامی ای که از نظر سیاسی فعال است، معمولاً به دو نیرو تقسیم می شود: نیروهای قدیمی که به همزیستی با اوضاع موجود تمایل دارند و نیروهای جدید که از نسلهای جدید هستند و بیشتر متمایل به رد اوضاع موجود و شدت عمل و قاطعیت در برخورد با آن می باشند.
3. خط مشی نیروهای مذهبی با نیروهای سیاسی دیگری که به شعارهای مذهبی متکی نیستند، متفاوت است. اما انگیزه مبارزه با اشغال، هماهنگی میان همه نیروها را می طلبد. در غیر این صورت، هریک از آنها تأثیرگذاری خود را از دست خواهند داد.
4. نقش سیاسی نیروهای اسلامی در رویارویی با اشغال و امپریالیسم- بطور عام قاعدتاً با رویارویی علیه نیروهای دیگر در روند مبارزه سیاسی داخلی یکسان نیست. این بدان معناست که پایان دادن به مرحله مبارزه ملی علیه دشمن خارجی، بناچار دگرگونی هایی را در روابط نیروهای اسلامی با سایر نیروها و در نقش سیاسی آنها، به همراه خواهد داشت.
5. همکاری های کنونی این نیروها، در داخل سرزمینهای اشغالی و یا در فعالیت های سیاسی خارجی، می تواند نشان دهنده آغاز این دگرگونی باشد. تردیدی نباید داشت که جلوگیری از نفوذ تخریبی عناصر فرصت طلب، هشیاری نیروهای رزمنده اسلامی را می طلبد!...

پی نوشت ها :

1.جهاد اسلامی چند سال ماهنامه الطلیعه الاسلامیه را در لندن منتشر می کرد که در اراضی اشغالی، مجاهدانی چون دکتر فتحی شقاقی آن را تکثیر می کردند. از پنج سال پیش هفته نامه المجاهد را به عنوان ارگان رسمی- خبری خود در بیروت منتشر می سازد. نشریه هر دو هفته یکبار الاسلام و فلسطین، چاپ قبرس، هم از نشریات جهاد اسلامی فلسطین محسوب می شود... نشریات دیگری نیز در بلاد عربی و یا کشورهای اروپایی- مانند قرائات سیاسیه- منتشر می گردد که می توان آنها را «هوادار» این جریان اسلامی نامید...

منبع: خسروشاهی، هادی؛ (1375) حرکت اسلامی فلسطین از آغاز تا انتفاضه، تهران: اطلاعات